پلت فرم های دیجیتال با برنامه های هدفمند ارتقا می یابند. داشتن برنامه ی هدفمند باعث می شود تا شرکت های بازاریابی در اولویت قرار گیرند، منابع آنها مشخص شوند و آسان تر به اهداف شان برسند. بدون برنامه ی هدفمند، شرکت شما با مشکلات زیادی مواجه می شود (جف بزس (Jeff Bezos) از شرکت آمازون در این مورد توضیح داده است.) اکثر موسسات برای مدیریت بهتر دیجیتال مارکتینگ از برنامه ی هدفمند استفاده می کنند ولی نصف موسسات این کار را انجام نمی دهند. برنامه ی هدفمند، استراتژی دیجیتال مارکتینگ را در مقیاس بزرگتری تکمیل می کند. تعریف جداگانه ی مفهوم استراتژی نیز به ارتقای شرکت تان کمک می کند. نصف شرکت های بازاریابی، استراتژی دیجیتال مارکتینگ ندارند ولی دیجیتال مارکتینگ انجام می دهند.
ترکیب دیجیتال مارکتینگ و (اصول) بازاریابی قدیمی
احتمال دارد برنامه های دیجیتال مارکتینگ و برنامه ی تیم های بازاریابی با هم قاطی شوند. برای جلوگیری از این مشکل در مورد نحوه ی مدیریت و ترکیب دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی قدیمی به خوبی فکر کنید. تحقیقات نشان می دهد که بازاریابان، دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی قدیمی را باهم ترکیب می کنند، اگرچه تعداد کمی از بازاریابان برنامه ی خودشان را توصیف کرده اند. تنها ۵۵% از شرکت ها معتقد بودند که ترکیب اصول بازاریابی قدیم و جدید آنها کاملا هدفمند است. یک سوم از شرکت ها گفتند که فرآیند هدفمندی را می سازند و ۵۰% از کل شرکت ها از تلاش هایشان راضی بودند. ترکیب این دو بازاریابی، به استراتژی مشخصی از کسب و کار و همچنین برنامه ی هدفمند نیاز دارد. آزمایشات نشان می دهد که فقدان برنامه ی بازاریابی در موسسات، رسیدن به اهداف دیجیتال مارکتینگ را سخت تر کرده است.
یک کمپین همه جانبه دیجیتال میخوام
اگر میخوای کسب و کارت تو اینترنت بترکونه از همینجا شروع کن
ارتقای عملکرد مشتری ها
بسیاری از بازاریابان مشکلات زیادی در ایجاد استراتژی های ترکیبی و برنامه های ارتباطی دارند. عملکرد نامشخص مشتری ها یا عملکرد نامناسب برندها در ترکیب برنامه های ارتباطی با تجربیات، بیانگر این است که شرکت ها تجربه ی کمی در ارتقای عملکرد مشتری ها دارند. تمرکز بر ارتقای عملکرد مشتری می تواند به حل این مشکل کمک کند. در سال ۲۰۱۶ شاهد تغییری در عملکرد بازاریابان بودیم. بازاریابان شروع به کسب تجربه کردند و سخنرانی های رهبرانی مثل بریان سولیس (Brian Solis) از گروه آلتیمتر به شرکت ها کمک کرد تا بفهمند که برند، بیانگر تجربه مشتری ها از محصولات است. از تکنیک های متفاوتی مانند تحلیل های شخصی، تحلیل عملکرد مشتری و بررسی محتوا برای مرور و ارتقای تجربه های دیجیتال که با بهینه سازی نرخ تغییر ارتباط مستقیمی دارد استفاده شد. این تکنیک ها تا زمانی کاربرد دارند که ارتقای عملکرد مشتری یکی از موثرترین راه ها برای ارتقای هدایت های آنلاین، فروش و جمع کل درآمد شرکتتان (Bottom Line) باشد. از شرکت های مختلف در مورد تکنیک هایشان برای ارتقای عملکرد مشتری ها سوالاتی پرسیده شد. آزمایش A/B معروفترین راهی است که بوسیله ی آن بازاریابان کارایی محصولاتشان را ارزیابی می کنند. این آزمایش خیلی آسان است و نتایج مفیدی به دنبال دارد. بخش کوچکی از تجارت ها از این تکنیک استفاده می کنند و بقیه از تحلیل های شخصی و بررسی عملکرد مشتری ها استفاده می کنند. آزمایش های A/B چندین متغیر دارد و تنها ۵۵% از بازاریابان از این آزمایش استفاده می کنند. پیشنهاد می دهیم که مدیران در توانایی های تیمشان سرمایه گذاری بیشتری کنند و از ابزارهایی که به آنها در کنترل آزمایشات کمک می کنند بطور مداوم استفاده کنند. فقط با آزمایش می توانید به دیتایی که برای بهینه سازی عملکرد مشتری ها به آن نیاز دارید، دست پیدا کنید.