هیچ یک از برندهای تجاری یک شبه تولید نمی شوند. این یک فرایند روشمند است که شامل استراتژی و سازمان یافتگی است. اما اگر فکر می کنید زمانی که یک برند و یک لوگو دارید به این معنا است که کسب و کارتان را آغاز کرده اید، پس باید بدانید که حتی با کسب و کار طولانی مدت روند مدیریت برند همچنان ادامه دارد.
گذشته از زمان، برخی از شرکت های بزرگ حتی زمان و مقدار زیادی از منابع را صرف سرمایه گذاری می کنند تا اطمینان حاصل کنند که میراث برند همچنان سازگار با ارزش های مندرج در این شرکت است.
همانطور که در حال ساخت برندتان هستید، به گفته های آل رایس، پدر ساخت برند های موفق، توجه کنید. براساس گفته رایس پنج مرحله وجود دارد که شما باید از آنها بگذرید.
۱٫تمرکز
در جهانی که در آن زندگی می کنیم، فراوانی ارتباطات وجود دارد. می توانید به بازار بروید و هزاران محصول را پیدا کنید که به معنی حل مشکلی مشابه هستند. اما به دلیل این همه ارتباط، باید بتوانید بر آنچه که انجام می دهید تمرکز کنید.
هنگامی که فکر می کنید که مردم چه فکر می کنند، باید به یاد داشته باشید که چندین انتخاب در ذهن آنها وجود دارد.
اولین چیزی که باید بر روی آن تمرکز کنید این است که یک گروه خاص از افراد را بیابید که رقبای زیادی برای آنها وجود نداشته باشد. با توجه به این، هنوز هم در یک بازار بزرگ قرار دارید، اما درحال ایجاد یک گروه خیلی خاص در همان گروه قبلی در بازار هستید که برایتان منحصر به فرد هستند. رقبای کمتری که در این گروه دارید، به فروش بهتر کالایتان کمک می کند.
سعی نکنید رضایت همگان را جلب کنید. اگر تلاش کنید و این کار را انجام دهید، هرگز نخواهید توانست کسی را کاملا راضی سازید. این بزرگترین مشکلی است که اکثر شرکت ها دارند. این شرکت ها با تلاش برای اینکه همه را راضی سازند به ارائه طیف وسیعی از محصولات، با گسترش خط تولید محصولاتی که بدون هیچ بازاری عرضه می شوند، می پردازند.
باید تمرکز خود را بر روی جهت گیری علایق مشتری قرار دهید. شما نمی خواهید به مشتری خود نگاه کنید و به آنها بگوئید که هر چیزی را که احتمالاً بخواهند دارید، زیرا پس از آن با مشکل تولید مواجه خواهید شد. که این منجر به تولید محصولات با کیفیت پایین می شود.
بر لوگوی برندتان نیز تمرکز کنید. چیزی را ایجاد کنید که نظر مشتریان را جلب می کند.
در نظر داشته باشید که با افزایش حجم بازار که با آن کار می کنید، بیشتر لازم دارید که بر آنچه که انجام می دهید تمرکز کنید.
اگر شما در ایران هستید، در بازارهای ایران تمرکز کنید، اگر شما در جای دیگری هستید، تمرکز خود را بر آن بازارها بیشتر کنید. سعی نکنید از ایران به امریکا برسید. حداقل، نه به عنوان تمرکز اصلیتان، زیرا اگر مایل به رفتن در بازار جهانی هستید، باید تمرکزتان را محدود کنید. سنگ بزرگ نشانه نزدن می باشد.
- دسته بندی
مشتریان وقتی به دنبال برندی هستند می دانند که برای آنها دسته بندی هایی وجود دارد . بعضی از مشتریان به هیچ برندی وابسته نمی شوند، اما برخی دیگر اینگونه خواهند بود. با این حال، یک برند همیشه نوک کوه یخ است.
ایکس باکس برندی است که در داخل دسته بندی بازی های ویدئویی قرار دارد.
بسیاری از مشتریان در مورد این که قصد خرید یک بازی ایکس باکس را دارند، فکر نمی کنند، اولین چیزی که به ذهنشان می رسد این است که آنها تمایل دارند یک بازی ویدیویی خریداری کنند. از آن زمان است که آنها تصمیم می گیرند که کدام برند را باید انتخاب کنند.
برندهای بزرگ باید در تغییراتی که در کالاهایشان برای جذب مشتری می دهند دقت کنند. برای مثال برندی همچون کُداک ( Kodak ) با تغییر دوربین های خود از اتوماتیک به دیجیتال، شرکت خود را به ورشکستگی رساند و نتوانست در صنعت دوربین های عکاسی و فیلم برداری باقی بماند.
در ذهن مشتری، اولین برند در بازار بهترین است. اما این همیشه صدق نمیکند.
اگر قادر به ایجاد یک برند بزرگ مانند یک فروشگاه درجۀ یک درتهران هستید، می توانید آن ایده را بگیرید و برند خود را گسترش دهید.
مشتریان در ابتدا به دسته بندی مورد نظر خود که قصد خرید از آن را دارند می اندیشند، سپس به این موضوع که کدام برند را انتخاب کنند، می پردازند. هنگامی که آنها در مورد برند صحبت می کنند، معمولا راجع به دسته بندی صحبت نمی کنند چرا که از نظر آنها دسته بندی کاملا مشخص است.
اگر برند شما با یک دسته بندی خاص ارتباط نداشته باشد، نمی تواند در ذهن مشتری قرار گیرد، زیرا آنها نمی توانند بفهمند که کالای شما در کدام دسته بندی قرار دارد واین به فروش آسیب می رساند.
دسته بندی کلمه ای امری است کلیدی! شما نمیتوانید یک برند را انتخاب کنید و آن را از یک دسته بندی به دسته بندی دیگر انتقال دهید.هنگامی که تصمیم می گیرید یک برند را در دسته بندی ها جا به جا کنید، باید نام جدید و یک برند جدید را وارد کنید و سپس آنرا به دسته بندی جدید اضافه کنید.
- میخ کلامی
اگر می خواهید برندتان در ذهن مشتریانتان اولین کلمه باشد که به خاطر می آورند، پس باید به اصطلاح از یک میخ کلامی و یک چکش استفاده کنید تا برندتان را همانند یک میخ در ذهن آنها بکوبید.
از خودتان بپرسید: مفهومی که من می خواهم چیست؟
اگر نمیتوانید مفهوم یا به اصطلاح میخی را پیدا کنید که باعث شود مردم برندتان را به خاطر بسپارند، پس باید روی بازاریابی تمرکز کنید. همانطور که سعی می کنید برندتان را در ذهن مشتریان قرار دهید، از کلماتی استفاده کنید که همانند یک چکش بصری مفاهیم و تصاویر را به ذهن مخاطبانتان انتقال دهند.
کلمات شما ارائه دهندۀ یک تصویر بصری هستند. اگر این کلمات تصویر مورد نظر شما را به دست نمی دهند پس کلماتتان را تغییر دهید.