در قسمت اول از این گزارش، زندگی لابراتوار رسانه را به عنوان یک آژانس دیجیتال مارکتینگ ، از دید بخش فروش و دیجیتال مارکتینگ این مجموعه بررسی کردیم و در این قسمت، یعنی قسمت دوم از زندگی نامه لابراتوار رسانه، این مجموعه را از دید بخش فرانت اند دولوپ و گرافیک آن بررسی خواهیم کرد. در پایان این گزارش، شما با چالش ها؛ دغدغه ها و نوع کار دو بخش مهم فرانت اند و گرافیک در یک مجموعه صفر تا صد دیجیتال مارکتینگ آشنا خواهید شد.
این گزارش به تازه کارها و علاقه مندان گرافیک و فرانت اند، تجربه های چند سال کار در این حوزه را منتقل می کند که باعث بهبود روند کار یا تصمیم گیری آن ها می شود.
پارت اول؛ گرافیک
سلام آقای گرافیست، امروز قرار است شما لابراتوار رسانه و کاری که انجام میدهید را برای ما و مخاطبین لابراتوار رسانه توصیف کنید و با پاسخ به سؤالات ما، دید ما را به این بعد از لابراتوار و کار گرافیک بازتر کنید.
اول از معرفی خودتان شروع می کنیم؛ لطفاً در ۳ خط خودتان را به ما معرفی کنید و بگویید که چه مدت است در آژانس دیجیتال مارکتینگ لابراتوار رسانه مشغول به کار هستید؟
سلام، من فرشاد سلطانی هستم، متولد ۲۵ دی ماه ۱۳۶۹٫ تحصیلات من در زمینه مهندسی نرم افزار بود اما از آنجایی که به گرافیک علاقه بسیار زیادی دارم، از ۱۵ سالگی کار گرافیک را به صورت تجربی شروع کردم، هر روز تجربه کردم، یاد گرفتم و حالا ۱۰ سال است که به صورت جدی در زمینه گرافیک فعالیت می کنم. درمورد فعالیت من در لابراتوار هم، حالا ۲ ماه و نیم است که در تیم خوب لابراتوار رسانه مشغول به کار هستم.
در این مدتی که در لابراتوار مشغول به کار بوده اید، آیا دید شما به مجموعه و حوزه کاری خودتان تغییری کرده است؟
بله، اول لازم است بدانید که من همیشه به صورت فریلنسری کار کرده ام و این اولین تجربه کارمندی من است. خوشحالم که اولین تجربه کارمندی من در تیم صمیمی و حرفه ای لابراتوار بوده است. لابراتوار رسانه دید تلخی که من به کارمندی داشتم را کاملاً تغییر داد و حالا به نظر من کارمندی نه تنها فضای تلخی ندارد بلکه یک فضای کاملاً جذاب و پویا دارد. خلاصه بگویم که فضای لابراتوار خیلی خیلی خیلی خوب، حرفه ای و صمیمی است و این چیزی نبود که بخواهم در این ۲ ماه و نیم کم کم متوجه آن شوم، از اولین روز حضور در لابراتوار جو حاکم بر مجموعه همین بود که امروز از آن حرف می زنم و من این را به خوبی حس کردم.
در این مدت، خاص ترین تجربه شما در لابراتوار رسانه چه بوده است؟ آیا موضوع خاصی باعث خوشحالی شما شده است؟
من تجربه ای در زمینه توسعه وب سایت نداشتم و حالا دارم طراحی های مربوط به حوزه وب را تجربه می کنم و هر روز چیزهای بیشتری یاد می گیرم که این موضوع تا حد زیادی باعث خوشحالی من شده است.
با توجه به تجربه کاری طولانی مدتی که در این زمینه دارید، بارزترین ویژگی در بهترین مشتریان شما چه بوده است؟
بهترین مشتری های من کسانی بوده اند که به حوزه کاری خود آشنا بوده و علاقه داشته اند که برند خود را درست مانند برندهای روز دنیا توسعه دهند.
فاحش ترین اشتباه مشتریان شما تا به حال چه بوده است؟
گاهی اوقات مشتریان احساس می کنند که چون برای کار خود هزینه می کنند و برند مهمی دارند، باید نظرات خود را در کار منِ طراح اعمال کنند. در نهایت با نظرات غیر تخصصی و تغییر روند کار طراح از مسیر حرفه ای خود، باعث کاهش سرعت اجرای پروژه و حتی از دست رفتن استانداردهای کار می شوند.
عجیب ترین رفتار یا حرکتی که از مشتریان خود دیده اید چه بوده است؟
کار عجیبی که بعضی از مشتریان انجام می دهند و در این مدت هم یک بار مشابه آن را داشته ایم، عدم ارائه اطلاعات یکپارچه برای یک پروژه است. در واقع در ارائه اطلاعات ثبات و یکپارچگی وجود ندارد و مشتری در حین اجرای پروژه یا بعد از اجرای آن، می گوید که بعضی از اطلاعات تغییر کرده است و از ما می خواهد پروژه را مطابق اطلاعات جدید پیاده سازی کنیم.
برای مثال: همین اواخر یک پروژه سفارش لوگو داشتیم که مشتری بعد از برگزاری ۲ جلسه، اسم برند خود را تغییر داده است!
آقای گرافیست، اگر بخواهید برای مشتریان و مخاطبان لابراتوار رسانه یک پیشنهاد و یک توصیه داشته باشید، چه می گویید؟
#پیشنهاد: پیشنهاد همیشگی من به مشتریان، «اعتماد به تیم طراحی» است که در روند اجرای یک پروژه اهمیت بسیار بسیار زیادی دارد.
#توصیه: حداقل نسبت به برند خود آگاهی داشته باشند.
از آنجایی که حوزه کاری شما بسیار گسترده است، می خواهم بدانم شما در چه حوزه ای فعالیت دارید و دلیل آن چیست؟
من در تمام حوزه های گرافیک فعالیت دارم، دلیل آن هم مدت زیادی است که در این حوزه مشغول به فعالیت هستم. از طرفی برای اینکه بتوانم جایگاه و درآمد بهتری داشته باشم، لازم است به همه شاخه های گرافیک مسلط و در همه آن ها فعالیت داشته باشم.
آیا به جز گرافیک کار دیگری هم انجام می دهید؟
بله من کار پروژکت مپینگ و ویدئو مپینگ هم در کنار کار گرافیک انجام می دهم.
از نظر خودتان بهترین نمونه کاری که داشته اید چه بوده است؟
بهترین نمونه کار من پروژه ای بوده است که با یونسکو انجام داده ام.
برای اجرای یک پروژه خلاقانه معمولاً چقدر وقت صرف می کنید؟
اوایل زمان بیشتری لازم داشتم اما الان خیلی کم، در واقع الان در کارم اصلاً بحث زمان مطرح نیست. مثلاً برای اجرای یک پروژه که به ایده پردازی نیاز داشته باشد، ۳-۴ ساعت زمان صرف می کنم.
در حوزه کاری خودتان، معمولاً از چه چیزی خوشتان نمی آید؟
همان طور که در سؤال مربوط به عجیب ترین رفتار مشتریان هم گفتم، یکپارچه نبودن اطلاعات و محتوایی که از طرف مشتری ارائه می شود.
آیا تا به حال در اجرای پروژه ای کم آورده اید؟
بله، وقتی که به صورت فریلنسری کار می کردم، چند بار به خاطر اذیت های مشتری، نظرات غیر تخصصی و یکپارچه نبودن اطلاعات، اجرای پروژه از زمان معین آن بیشتر طول کشیده و در بعضی موارد باعث کنسل کردن کار از طرف من شده است. اما خارج از این بحث، مورد دیگری نبوده است.
اگر به عقب برگردید باز هم همین شغل را انتخاب می کنید؟
بله، چون از کودکی به این کار علاقه داشتم و با اینکه تحصیلات من در حوزه مهندسی نرم افزار بوده است، حالا هم عاشق کارم هستم. من هر چند بار دیگری که به گذشته برگردم باز هم همین شغل را انتخاب می کنم.
خیلی از صبر و حوصله شما در پاسخ به سؤالات سپاسگزارم. در آخرین مرحله، از شما می خواهم اولین چیزی که در مقابل عبارات زیر به ذهنتان می رسد را به ما بگویید:
دیجیتال مارکتینگ | New Media |
طراحی سایت | یکی از منعطف ترین شاخه های طراحی |
Ui | Ux |
گرافیک | علاقه کودکی |
سبک | گرافیک سبک پذیر نیست |
لابراتوار رسانه | مشتی! |
همکار | خوبش را زیاد دارم. |
زمان | کاش می شد نگهش داشت. |
طراحی | عشق |
شنبه | وای، وای، وای |
زندگی | سخت |
پارت دوم؛ فرانت اند
در این بخش با مدیر بخش فرانت اند (UI/UX) لابراتوار رسانه هم صحبت می شویم و کار این آژانس دیجیتال مارکتینگ را از دید بخش فرانت اند بررسی خواهیم کرد.
سلام آقای مهندس، لطفاً خیلی مختصر و مفید خودتان را به ما معرفی کنید؟
سلام، من میثم رسولی هستم. متولد ۱۳۶۶، کارشناس نرم افزار از مرکز علمی کاربردی داده پردازی ایران و در سمت مدیر UI/UX لابراتوار رسانه مدت یکسال و نیم است که با این مجموعه همکاری می کنم.
خیلی ممنونم، ممکن است بگویید چه مدت است که در لابراتوار رسانه مشغول به کار هستید و آیا از ابتدای حضورتان در مجموعه تا کنون، رویداد یا اتفاق خاصی رخ داده است؟ آیا تغییر یا پیشرفت خاصی داشته اید؟
من از اول فروردین ۱۳۹۶ همراه تیم لابراتوار رسانه هستم و در بخش توسعه فرانت اند با این مجموعه همکاری می کنم.
در جواب قسمت دوم سؤالتان هم باید بگویم بله، راستش را بخواهید زمانی که من به لابراتوار رسانه آمدم در پوزیشن یک نیروی Ui Senior مشغول به کار شدم و بعد از چند ماه که به خودم آمدم، دیدم مدیر UI/UX مجموعه شده ام که جنس کار آن به کلی متفاوت از جنس کاری است که اوایل انجام می دادم.
وقتی شما مدیر یک بخش می شوید، با جزئیات و خرده کاری های بسیار زیادی رو به رو می شوید که باید تمام آن ها را کنترل و در تیم خود SET کنید. شما مجبورید با افراد مختلف مصاحبه کنید و نیروی تازه بگیرید، با برخی افراد قطع همکاری کنید یا همکاری جدیدی را با آن ها آغاز کنید و یک تیم برای خود SET Up یا به قول خودمان جمع و جور کنید.
این موضوع باعث شد که بخش دیگری از من تقویت شود که در این میان تقویت بخش فنی و مدیریت چشمگیرتر بود.
دید شما نسبت به لابراتوار و کار خودتان تغییری کرده است یا خیر؟
در این جا دو جواب داریم؛ اول بله و دوم هم بله! یعنی دید من به مجموعه تا حدی تغییر کرده است و نسبت به کارم هم بله، که فکر می کنم پاسخ آن را می توانید در سؤال قبل پیدا کنید.
دید من نسبت به مجموعه لابراتوار رسانه، فضای کار و بچه ها هر روز بهتر از روز قبل می شود. از آنجایی که تیم لابراتوار رسانه در جذب نیرو به فعال، مستعد یادگیری و به روز بودن بچه ها اهمیت زیادی می دهد، شما اینجا می توانید با بچه ها از هر حیطه ای حرف بزنید و کار کنید. همکاران من، محترم، با پرستیژ و در عین حال شوخ طبع هستند. بچه های لابراتوار بسیار حرفه ای و فنی هستند و اخلاق اجتماعی بسیار خوبی دارند که این موضوع باعث شکل گیری یک جو بسیار خوب و دلچسب در محیط کار شده است. من این ویژگی های لابراتوار را بسیار دوست دارم و هر روز دید بهتری نسبت به تیم، فضا و محیط کارم پیدا می کنم.
خاص ترین اتفاقی که در مدت حضور شما در لابراتوار اتفاق افتاده و شما را به وجد آورده است، چیست؟
مهم ترین مسئله ای که باعث خوشحالی من شده و من را به وجد آورده است، جمع شدن تیم و نیروهای دلخواهم بود که در ابتدای امسال اتفاق افتاد. اما مهم تر از آن، به سر انجام رسیدن پروژه سایت جدید رسانه لب بود که همین چند روز قبل به سر انجام رسید.
از نظر شما و با توجه به سوابق کاری خودتان، ویژگی های یک مشتری ایده آل چیست؟ یا اگر بخواهیم ساده تر بگوییم، بهترین مشتریان شما چه ویژگی هایی داشته اند؟
به نظر من بهترین مشتریان کسانی هستند که به مجموعه و تیم کار اعتماد می کنند. این مشتری ها، مشتری های راحت تری هستند. مثلاً پیش آمده است که یک مشتری چندین بار طرح را با نظرات خود تغییر داده و در نهایت به طرح اولیه و نظر ما رسیده است. به نظر من مشتریان حرفه ای، به تخصص شما اعتماد دارند و کار را به دست متخصصین آن می سپارند.
بهترین مشتریان ما، از نظر من علاقبند و تارنگ بوده اند که هر دو علاوه بر اعتمادی که به ما داشته اند، دارای یک دید هنری و منطقی بوده اند و در موارد تخصصی حرف ما را قبول می کردند.
اگر بخواهید یک توصیه و یک پیشنهاد به مخاطبین لابراتوار رسانه داشته باشید، چه می گویید؟
#توصیه: توصیه من به مخاطبین و مشتریان لابراتوار این است که سعی نکنند نظرات غیر تخصصی خود را در پروژه هایی که به یک متخصص می سپارند اعمال کنند. این نظرات تا یک جایی قابل پذیرش هستند و از یک جایی به بعد باعث نادیده گرفتن ایده های فنی می شود که به پروژه نهایی لطمه وارد می کند.
#پیشنهاد: وقتی با یک تیم حرفه ای کار می کنند، به این تیم و متخصصین آن اعتماد کنند.
می توانید به ما بگویید که فاحش ترین یا عجیب ترین اشتباه مشتریان شما چه بوده است؟
مقایسه سطحی پروژه خود با پروژه های موفق دیگر. چرا که در اجرا و موفقیت هر پروژه، پارامترهای بی شماری دخیل اند که تشخیص میزان اثرگذاری هرکدام از آن ها تنها از عهده یک فرد متخصص بر می آید. مثلاً ممکن است یک مشتری سفارش طراحی سایت فروشگاهی دهد و به جای طراحی اختصاصی یک Ui و UX منحصر به فرد برای کسب و کار خودش، بر تقلید از فروشگاه های بزرگ کشور اصرار کند. در صورتی که این مقایسه بسیار غلط است و ممکن است اصلاً دلیل موفقیت فلان فروشگاه، ویژگی های بصری و تجربه کاربری آن نباشد، بلکه پلن درآمد زایی مناسبی باشد که به کار گرفته است.
بعد از مقایسه اشتباه، باز هم بحث بی اعتمادی را مطرح می کنم که تقریباً مهم ترین عاملی است که باعث عدم پیاده سازی صحیح یک پروژه می شود.
در اولویت سوم هم می توانم بگویم که بسیاری از مشتریان دید درست و شناخت کافی از کسب و کار خود ندارند که این موضوع می تواند موجب اجرای پروژه ای ناسازگار با هدف و علاقه مشتریان شود.
آیا شما به جز کار در بخش توسعه فرانت اند تجربه کار دیگری را هم داشته اید؟
بله، من سابقه کار در کتابفروشی را دارم که بسیار جذاب و دلنشین بود و مدت کمی هم تدریس کرده ام اما در حال حاضر تنها کار من در بخش UI/UX مجموعه لابراتوار رسانه است.
اگر بخواهید از بین تمام نمونه کارهایی که تا به حال داشته اید، یکی را به عنوان بهترین انتخاب کنید، کدام خواهد بود؟
مسلماً پروژه سایت جدید لابراتوار رسانه
نظر شما درباره کار طراحی و توسعه فرانت اند در ایران چیست؟
به نظر من ما یک ضعف بزرگ در حوزه فرانت اند داریم و آن هم متخصص نبودن نیروها است، چرا که تنها به تسلط بر CSS و HTML اکتفا می کنند و سعی نمی کنند با Road Map آن آشنا شوند. راستش را بخواهید کمتر کسی را پیدا می کنید که بتوانید با او در این باره تخصصی حرف بزنید و نظرات تخصصی بشنوید.
به نظر شما مهم ترین ویژگی های یک طرح خوب چیست؟
به نظر من یک طرح خوب، هم هنری است، هم دیزاینی و هم هارمونی دارد. در واقع یک طرح خوب باید هم Ui خوب و هم UX خوبی داشته باشد.
آیا تا به حال در اجرای یک پروژه کم آورده اید؟ دلیل آن چه بوده است؟
بله، به خاطر عدم ارائه اطلاعات صحیح و یک پارچه از طرف مشتری، عدم اعتماد به تیم طراحی و گاهی عدم شناخت کافی مشتریان از برند خود، تخمین زمانی پروژه با زمان اجرای آن متفاوت بوده و موجب طولانی شدن روند اجرای پروژه شده است. به همین دلیل من از ابتدای مصاحبه تا کنون مدام روی ارائه اطلاعات صحیح، شناخت کافی از کسب و کار و اعتماد به تیم طراحی تأکید می کنم، چرا که در نهایت ضرر این اشتباهات به خود مشتری می رسد.
یک سؤال کمی شخصی! اگر به عقب برگردید، آیا باز هم همین شغل را انتخاب می کنید؟ چرا؟
نه! با اینکه عاشق کارم هستم اما به خاطر استرس های بسیار زیاد و مشغله فراوانی که دارد، اگر به گذشته برگردم سعی می کنم یک شغل راحت تر را انتخاب کنم. مثلاً شاید همان کتاب فروشی را ادامه دهم یا کمی از دنیای کامپیوتر فاصله بگیرم و به دنیای هنر نزدیک تر شوم.
زمانی که می خواستم انتخاب رشته کنم، بین دو راهی گرافیک و کامپیوتر گیر کرده بودم و از آنجایی که از بچگی عاشق کامپیوتر بودم، کامپیوتر و بعد به خاطر ارتباط مستقیم توسعه فرانت اند با هنر و منطق، این شغل را انتخاب کردم. اما اگر فرصت انتخاب دوباره داشته باشم، به خاطر استرس و سختی زیادی که دارد، دیگر این شغل را انتخاب نخواهم کرد.
مشتکرم آقای مهندس، در مرحله آخر از شما خواهش می کنم در مقابل کلماتی که می شنوید، اولین چیزی که به ذهنتان می رسد را به ما بگویید:
فرانت اند | ترجمه هنر به منطق |
طراحی سایت | چالش |
دیجیتال مارکتینگ | سخت و پول ساز |
لابراتوار رسانه | علم و صنعت |
کامپیوتر | جذاب |
زمان | کم |
همکار | مثل رفیق میمونه |
شنبه | روز بدی بود |
زندگی | دوستش دارم |
همراهان عزیز، از وقتی که به مطالعه این گزارش اختصاص دادید متشکرم، در قسمت سوم از گزارش زندگی نامه آژانس دیجیتال مارکتینگ لابراتوار رسانه، از دید بخش های دیگر، با این مجموعه و کار آن آشنا خواهید شد. با ما همراه باشید…