آیا منطقی پشت کلیکها و خرید آنلاین مردم وجود دارد؟ بله. درست مانند روانشناسی پشت طراحی لوگو، تجربه یک کاربر در وبسایت شما، بستگی به رنگهای استفاده شده، تیترهای به کار رفته، پیشینه فرهنگی کاربر و… دارد. ناتالی ناهای، کسی که برای اولین بار واژه «روانشناسی وب» را ابداع کرد، تحقیقات جالبی را در این خصوص انجام داده و به این نتیجه رسیده که عوامل گوناگونی نظیر سن، جنس، فرهنگ و… در کنار ویژگیهای وبسایت شما، بر رفتار آنلاین کاربران تأثیر مستقیم دارد.
در اینجا به بررسی تأثیر دو عامل فرهنگ و جنسیت در رفتار آنلاین کاربران، بر مبنای مطالعات خانم ناهای میپردازیم.
تأثیر فرهنگ بر رفتار و خرید کاربران در محیط آنلاین
خانم ناهای در تحقیقاتش در یافت که سه مورد از بندهای تئوری ابعاد فرهنگی هافستد بر تعامل یک کاربر با برندها تأثیر دارد. تئوری ابعاد فرهنگی هافستد، چهارچوبی است برای ارتباطات بین فرهنگها که توسط گیرت هافستد توسعه یافته. این نظریه با استفاده از ساختاری برگرفته از تحلیل عاملی، تأثیر فرهنگ یک جامعه را بر ارزشهای اعضایش و چگونگی تبدیل شدن این ارزشها به رفتارها بررسی میکند. این نظریه شامل ۶ بعد است، اما سه بعدی که طبق تحقیقات خانم ناهای در تعامل کاربران با برندها تأثیر دارند عبارتند از:
۱. فاصله قدرت
۲. اجتناب از عدم شفافیت
۳. فردگرایی در مقابل جمعگرایی
فاصله قدرت
شاخص فاصله قدرت(Power Distance Index) یا PDI نشان دهنده میزان پذیرش جامعه نسبت به توزیع نابرابر قدرت است. ناهای توضیح میدهد که در کشورهایی با PDI بالا، نظیر روسیه، از آنجا که افراد جامعه سلسله مراتب را پذیرفتهاند و انتظاراتشان بر اساس همین توزیع قدرت بنا شده، سایتها برای موفقیت باید مسائلی نظیر استفاده از علایم و گواهیهای رسمی، به کار گیری نمادهای ملی و فرهنگی، داشتن یک سلسله مراتب واضح محتوایی و یا تأکید قابل توجه بر نظم را رعایت کنند.
اجتناب از عدم شفافیت
روانشناسی وب همچنین به بررسی اثر شاخص اجتناب از عدم قطعیت(Uncertainty Avoidance Index) یا UAI نیز میپردازد. این شاخص بیان میکند که یک جامعه تا چه حد ظرفیت پذیرش ابهام را در امور دارد. UAI به بازاریابان کمک میکند نحوه تعامل کاربران احتمالیشان را با وبسایت تعیین کنند.
UAI پایین و PDI پایین معمولاً با یکدیگر همراهاند. برندها برای حضور قدرتمند در جوامعی که UAI پایینی دارند باید در وبسایتهایشان، با زبانی ساده امکان برقراری گفتگوی آزاد را فراهم کنند، به کاربران اجازه دهند ریسک کنند، به کاربران امکان انتخابهای بیشتری بدهند و یک سیستم مسیریابی لایهای ایجاد کنند.
فردگرایی در مقابل جمعگرایی
شاخص فردگرایی(Individualism Index) و شاخص جمع گرایی(Collectivism Index) یا IDV و COL، نشان میدهند که جوامع چقدر خودشان را به عنوان افراد مجزا از هم، و یا یک کل به هم پیوسته میبینند. اگر IDV بالا باشد، برندها باید بر مواردی نظیر موفقیتهای شخصی، تازگی، رقابت یا عناصری که موفقیت را نشان دهند، تمرکز نمایند.
تأثیر جنسیت بر رفتار و خرید کاربران در محیط آنلاین
چندان مایه تعجب نیست که اگر در جامعهای IDV بالاتر باشد، تفاوتهای جنسیتی و توقعات هر جنس از زیبایی و قابلیتهای استفادهای وبسایتها بیشتر خواهد بود.
تحقیقات خانم ناهای نشان میدهد که مردان و زنان در جوامعی که به فردگرایی اهمیت میدهند رفتار متفاوتتری دارند. به عنوان مثال مردان کمتر نگران مسائلی نظیر حریم شخصی هستند و بیشتر احتمال دارد هنگام وبلاگ یا کامنت نویسی از نام واقعی خود استفاده کنند. از سوی دیگر اما، زنان محیط وب را جای خطرناکتری میدانند و احتمال بیشتری وجود دارد که با هویت مستعار نظر ثبت کنند.
هنگامی که مخاطبان شما بیشتر مرد باشند، شاید بهتر باشد از تصاویر پر زرق و برقتر استفاده کنید، اما اگر عمده مخاطبان شما را زنان تشکیل میدهند، شاید بهتر باشد که از ساختاری سادهتر، اما سرشار از رنگ استفاده کنید.
شاید حتی بد نباشد که دو طراحی مختلف ارائه کنید.
نتیجهگیری
هنگام طراحی وبسایت لازم است شما، یا تیمی که کار طراحی را بر عهده دارد، به دقت کاربرانتان را، چه کاربران فعلی و چه کاربران بالقوه، بررسی کرده و حتی از روانشناسی کارمندان خود نیز غافل نشود.
درست مانند طراحی یک برند یا لوگوی خوب، کلید ارائه یک تجربه کاربری خوب، شناخت دقیق کسانی است که قرار است از آن استفاده کنند. برندهایی که فعالیت جهانی قابل توجهی دارند، باید هم عوامل فرهنگی و هم عوامل جنسیتی را در نظر بگیرند. با محلیسازی طراحیها و وبسایتهایشان، برندها میتوانند کلیک کردن و طی کردن مراحل خرید را برای بازدیدگانشان لذتبخشتر کرده و فروش خود را افزایش دهند.
سلام . ممنون از اطلاعات خوبتون. آیا در زمینه این اطلاعات در ایران عددی برای این شاخص ها وجود داره!؟ چون در صورتی این میتونه کمک کنه که بدونمیم تو ایران باید چه کنیم.!؟