تیم لابراتوآررسانه فاجعه ی وحشتناک ساختمان پلاسکو را به همه ی هم وطنان عزیز تسلیت می گوید و یاد قربانیان و آتش نشان های فداکار این حادثه را گرامی می دارد.
اما از حادثه ی ساختمان پلاسکو چه درس هایی می توان گرفت تا از وقوع حوادث اینچنینی پیشگیری شود؟ الزام تغییر روش های بازار سنتی ایران به سمت روش های مدرن و آی تی بیس به وضوح احساس می شود. در حادثه ی ساختمان پلاسکو تعدادی از صاحبان کسب و کار به سمت ساختمان هجوم آوردند. دلیل اکثریت هجوم صاحبان کسب و کار، خروج اسناد و کامپیوتر های موجود جهت حفظ اسناد حسابداریشان بود, در حالی که اگر اطلاعات این افراد بر روی سامانه های ابری ذخیره میشد نگرانی برای از دست رفتن اطلاعات وجود نداشت، همچنین در صورت استفاده صحیح از نظام بانکداری الکترونیک نگرانی وجود اسناد تضمینی یا مدت دار پرداختی نیز برطرف میشد. کمتر از ۴۰ درصد از دارندگان کارتهای بانکی میتوانند خرید اینترنتی انجام دهند.
با وجود اینکه چند سال از فعالیت شبکه بانکی کشور در زمینه ارائه خدمات اینترنتی به مشتریانشان میگذرد ولی هنوز استفاده کننده چندانی از این خدمات وجود ندارد.
دریافت رمز اینترنتی و رمز cvv2 دو عنصر اصلی برای انجام یک خرید اینترنتی است و با وجود اینکه بسیاری از بانکها این سرویس را در اختیار مشتریانشان قرار میدهند ولی مشتریان بانکها از این سرویس استفاده نمیکنند و فقط زمانی این مشکل خود را نشان میدهد که قرار بر این است یک خدمتی از طریق اینترنت به مردم عرضه شود.
زمانیکه شرکت همراه اول تصمیم به فروش سیمکارتهای خود از طریق اینترنت گرفت کمتر از ۱۰۰ هزار نفر اینترنتی خرید انجام دادند این درحالی است که طبق آمار بانک مرکز در حدود ۵۰ میلیون کارت بانکی برای افراد مختلف صادر شده است.
آمار بانکها نشان میدهد که با وجود تعداد زیاد کارتهای صادر شده از سوی شبکه بانکی کشور ولی تعداد مشتریان این خدمات بسیار اندک است و با وجود هزینه بانکها در این بخش ولی تعداد مشتریان آنان بهاندازهای کم است که اگر بانکها این سرویس را ارائه ندهند نیز مشکلی بهوجود نمیآید.
بانک صادرات ایران تقریبا ۵/۵ میلیون کارت بانکی صادر کرده ولی تعداد مشتریان استفاده از خدمات اینترنتیاش به ۲۸۴ هزار نفر میرسد در اصل فقط ۲۸۴ هزار نفر از دارندگان کارتهای این بانک درخواست رمز اینترنتی کردهاند و از این میان فقط ۴۰ هزار نفر از مشتریان توکن این بانک را خریداری کردهاند.
در این صورت به صورت تقریبی میتوان گفت که ۵/۵ درصد از مشتریان بانک بزرگ و شلوغی چون صادرات از خدمات اینترنتی استفاده میکنند.
این وضعیت در بانکهای ملت و کشاورزی نیز دیده میشود به گونهای که از ۱۱ میلیون حساب الکترونیکی موجود در بانک ملت فقط ۷۰۰ هزار نفر مشتری مجازی این بانک به شمار میآیند و اگر این آمار را با کل ۳۳میلیون حساب بانک ملت مقایسه کنیم وضعیت بدتر میشود. در این صورت فقط ۵/۷ درصد از مشتریان بانک ملت امکان خرید اینترنتی را دارند.
در بانک کشاورزی نیز تقریبا ۳۰ درصد از مشتریان رمز اینترنتی خود را دریافت کردهاند، از تقریبا ۶ میلیون کارت صادر شده توسط بانک کشاورزی فقط یک میلیون و ۷۶۲ هزار و ۹۱۳ کارت رمز اینترنتی صادر شدهاست.
همچنین بانک ملی نیز تعداد تراکنشهای اینترنتی خود را ۱۳۷ هزار و ۵۶۴ تراکنش اعلام کرده است و با توجه به حجم بالای این تراکنشها، حجم تراکنشهای اینترنتی این بانک به ۲۱۶ میلیارد و ۵۶۱ میلیون و ۳۶۱ هزار و ۲۸ ریال میرسد، در این صورت در بهترین حالت فقط در حدود ۱۳۷ هزار نفر از مشتریان این بانک از خدمات اینترنتی این بانک استفاده میکنند.
این درحالی است که رمز cvv2 برای تمامی دارندگان کارتهای بانک ملی صادر شده و رمز دوم را نیز با مراجعه به دستگاههای خودپرداز به راحتی میتوانند دریافت کنند.
در اصل از حدود ۵۰ میلیون کارت بانکی صادر شده از سوی شبکه بانکی کشور فقط در حدود ۵/۱۶ میلیون از کارتها امکان خرید اینترنتی را دارند.
از میان بانکها بانکهای خصوصی پارسیان، سامان و اقتصاد نوین وضعیت بهتری دارند چرا که تقریبا برای تمامی دارندگان کارتهای خود رمز اینترنتی صادر کردهاند ولی صدور رمز اینترنتی نیز به معنای استفاده از آن رمز نیست. یکی از مشکلات بانکها در این زمینه ناآشنایی مردم به چگونگی استفاده از این سرویسها است؛ برای رفع چنین مشکلی چارهای جز فرهنگسازی در این زمینه نیست، در غیر اینصورت هزینههایی که بانکها برای ارائه این سرویس کردهاند بیثمر خواهند بود و هیچ بازگشتی برای آنان نخواهد داشت.
از میان بانکها نیز بانک توسعه صادرات، پست بانک ، تجارت، رفاه ، مسکن و سپه امکان خرید اینترنتی را به مشتریان خود عرضه نمیکنند در این صورت ۱۱ میلیون و ۳۱۳ هزار و ۹۶۱ کارت به صورت بالفعل از گردونه خریدهای اینترنتی حذف میشوند.
البته تمامی این بانکها اعلام کردهاند که عرضه این سرویس را در دستور کاری خود قرار دادهاند و بهزوردی این سرویس را به مشتریان خود ارائه میدهند.
اما مشکل فقط به شبکه بانکی ختم نمیشود ضریب نفوذ اینترنت در کشورطبق گزارش شرکت مخابرات ایران ۵/۲۷ درصد است و به نوعی فقط در حدود ۱۹ میلیون نفر به اینترنت دسترسی دارند.
مقایسه آمار نشان میدهد که مشکل اصلی در نبود فرهنگ استفاده از این خدمات است . البته این موضوع را نیز باید در نظر گرفت که استفاده از خدمات اینترنتی بانکها به نسبت مشکل است به گونهای که افراد معمولی به سادگی نمیتوانند از این خدمات استفاده کنند.
برای رفع چنین مشکلی علاوه براینکه باید مشتریان بانکها را به استفاده از خدمات اینترنتی تشویق کنیم باید سرویسهای اینترنتی بانکها را نیز سادهتر کنیم تا تمامی افراد بتوانند از این سرویسها استفاده کنند.
سامانه های اعلام و اطفا در این ساختمان ها و همینطور سامانه BMS وجود نداشته است، در حالی که اکثر مغازه داران نسبت به نصب دوربین های تحت شبکه اقدام می نمایند.
“BMS” یا Building management system که در فارسی آن را مدیریت هوشمند ساختمان ترجمه کرده اند به مجموعه سخت افزارها ونرم افزارهائی اطلاق میشود که به منظورمانیتورینگ وکنترل یکپارچه قسمتهای مهم وحیاتی درساختمان نصب میشوند.
وظیفه این مجموعه، پایش مداوم بخش های مختلف ساختمان و اعمال فرامین به آنها به نحویست که عملکرد اجزاء مختلف ساختمان متعادل با یکدیگرودرشرایط بهینه وباهدف کاهش مصارف ناخواسته وتخصیص منابع انرژی فقط به فضاهای در حین بهره برداری باشد.
BMS مییتواند در برگیرنده تمام سرویس های الکتریکی , مکانیکی , و حفاظتی ساختمان باشد. این سرویس ها شامل گرمایش، سرمایش، تهویه مطبوع، آسانسور، نیروگاه برق اضطراری، پله برقی، کنترل روشنایی، دوربین مدار بسته، اعلام و اطفای حریق، کنترل تردد و … هستند.
نکته جالب تر عدم وجود سامانه اطلاع رسانی جمعی اتش نشانان و نبود سامانه ای برای رهگیری وضعیت حیاتی و موقعیت مکانی این افراد است به طوری که حتی سرپرست تیمها و افراد مسئول شمارش دقیق افراد مفقود را ندارند ! به طوری که جهت اعلام زنده بودن اتش نشانان از تلفن همراه خود استفاده کرده اند.
امنیت اطلاعات و امنیت فیزیکی را جدی بگیریم.
در آینده نزدیک و زمانی که عملیات امداد و نجات و آوار برداری به پایان رسد سازمانهای ذیربط و البته مهمتر از آنها خود بنگاههای اقتصادی مانند آنها که در ساختمان پلاسکو فعالیت می کردند باید این حادثه را از نگاه یک بنگاه اقتصادی مشابه مورد توجه قرار داده و درسهای لازم را بگیرند. تهران شهر بسیار بزرگی شده است. جمعیت و حجم فعالیت تجاری آن با برخی از کشورها برابری می کند. تکرار بحرانهای مشابه به دلایل مختلف دور از واقعیت نیست. زمان آن فرا رسیده است که هر کسبه و یا شرکتی در هر محلی که فعالیت می کند هر روز این سوالات مهم را از خود بپرسد: که آیا برای حادثه مشابهی آمادگی لازم را دارد و یا خیر؟ آیا ساختمانی که در آن فعالیت می نماید فردا برقرار خواهد بود و یا خیر؟ آیا توان و تحمل از دست دادن مدارک و اسناد تجاری و خصوصی اش را دارد؟ آیا داده ها و اطلاعات تجاری اش را در مکانهای مطمئن نگهداری می کند و یا خیر؟ آیا بیمه های لازم برای پوشش خسارات مختلف را دارد؟ آیا کارکنانش را می تواند بعد از حوادثی اینگونه حفظ نماید؟ آیا می تواند فعالیت اقتصادی و تجاری اش را در محل موقت دیگری ادامه دهد؟ آیا ذخیره مالی لازم برای بازگشت به فعالیت دارد؟ آیا می تواند روی نهادها و سازمانهای جامعه برای بازگشت به فعالیت حساب کند؟ پاسخ این سوالات همه و همه از قبل در چهارچوب برنامه های مدیریت استمرار فعالیتها (Business Continuity Management) و استانداردهای مربوطه داده شده اند. فقط کافی است ما این واقعیت را درک کنیم و برای افزایش توان و تاب آوری خود و جامعه خود این برنامه ها که بسیار ساده هستند را تهیه و عملی نماییم.
آنچه دور از انتظار نیست این است که ساختمان پلاسکو مجددا بازسازی خواهد شد و به پیکره تهران باز خواهد گشت ولی همه بنگاههای کوچک و بزرگ تهران و سایر شهرها باید درسهای لازم را از این حادثه بگیرند و همواره ز خود بپرسند که آیا خود را برای مواجعه با چنین شرایطی آماده کرده اند و یا خیر. شهرداری ها و سازمانهای دیگر نیز باید دامنه توجهات خود را گسترده تر کرده و ابعاد برنامه ریزی “استمرار فعالیتها” برای بنگاههای اقتصادی شهر در صورت وقوع بحرانهای مشابه را نیز در برنامه ریزی ها بگنجانند. سازمانهای صنفی مختلف نیز باید در کنار فعالیتهای روزانه، به آماده سازی و توانمند سازی صنوف وابسته بخود نیز تلاش نمایند.
خوشبختانه به دنبال وقوع حادثه و نیاز به توجه به این مسایل تلاشهای خودجوش و گاها برنامه ریزی شده ای توسط سازمانهای مختلف در حال صورت گرفتن است. مثلا توجه سازمان تامین اجتماعی به تشکیل کمیتهای برای پرداخت مستمری و بیمه بیکاری آسیبدیدگان ساختمان پلاسکو گام مهمی در این زمینه است که باید نهادینه و برنامه ریزی شده بشود. همینطور اطمینان دادن پلیس تهران به کسبه در مورد اموال با ارزش و گاوصندوقهای خود می تواند بخشی از نگرانی ها را مرتفع نماید ولی این فقط در مواردی که این اموال سالم و قابل استفاده مانده باشند موثر است. شرکتهای بیمه باید با سرعت و سخاوت و البته وسواس لازم خسارات وارده به شرکتها و کسبه ای را که بیمه های لازم را داشته اند جبران نمایند. این قابل درک است که برخی از این موارد نیاز به زمان دارند ولی این سازمانها باید این حادثه را آزمونی برای سنجش توان و عملکرد خود برای حوادث مشابه و یا بزرگتر در نظر بگیرند. توجه شورای اصناف به مشکلات پیش آمده برای همکاران خود قابل تقدیر است ولی لازم است این توجهات و نحوه ارایه کمک ها و پشتیبانی نهادینه شده و همچنین تبدیل به اقدامات فرهنگ سازی برای آمادگی صنوف مختلف برای این مسایل باشد.