چگونه با استراتژی محتوا مشتریان خود را چند برابر کنیم؟
الان شغلت چیه؟ یا مشغول چه کاری هستی؟ سؤالیه که بارها و بارها از ما پرسیده میشه. تا زمانی که میگفتم: «دانشجو، طراح ساختمان، سرپرست خط تولید یا حتی بیکار» واکنشها طبیعی بود اما به تازگی یکی از دوستانم پرسید: «الان چی کار میکنی؟» و من جواب دادم: «در زمینه استراتژی محتوا فعالیت میکنم.».
اول کمی با تعجب دستی به سرش کشید و بعد با نگاهی عاقل اندر سفیه برام آرزو کرد یک شغل واقعی پیدا کنم و بتونم آینده موفقی داشته باشم. البته از اینکه کاری پارهوقت داشتم و بیکار نمیچرخیدم هم ابراز خوشحالی کرد. هرچند بهم برخورد ولی این واکنش کاملاً قابل درک بود. ما نه در مدرسه و نه در دانشگاه با چنین مهارت یا موقعیت شغلی آشنا نشدیم.
البته به همین دلیل هم است که میبینیم کسب و کارهای زیادی در اطراف ما وجود دارن که نمیتونن به شکلی مناسب در فضای دیجیتال حاضر شن و از امکانات بازاریابی دیجیتال بهره ببرن. استراتژی محتوا حوزهایه که برای این شکل جدید بازاریابی (یعنی بازاریابی دیجیتال) به کارگرفته میشه.
برای درک بهتر موضوع از روش تحلیلی استفاده میکنیم:
استراتژی محتوا = استراتژی + محتوا
معنی استراتژی مشخصه (حداقل به معنای عامه) و محتوا هم به پیامی گفته میشه که به مخاطب ارسال میشه و میتونه در قالب صوت، تصویر، ویدیو و متن باشه اما این همه ماجرا نیست، استراتژی محتوا چیزی بیش از جمع این دو مفهومه.
به زبان ساده، هر فعالیتی اعم از برنامهریزی، تولید و انتقال و دریافت پیام در بسترهای مختلف دیجیتال برای جلب نظر و برآورده کردن نیاز مخاطب انجام شه زیرمجموعه استراتژی محتوا قرار میگیره.
محصولهای پیشنهادی آمازون در بخشهای مختلف سایت، یک سریال جذاب و موفق مثل «Game of Thrones» و تبلیغات تلویزیونی که شما رو به بازدید از یک فروشگاه و خرید محصول موردنظرتان راهنمایی میکنه، همه از نمونههای موفق استراتژی محتوای شرکتهاشون هستند و در راستای رسیدن به هدفهاشون به کار گرفته میشن.
در بازاریابی محتوا (بخشی از استراتژی محتوا که صرفاً به اهداف درآمدی کسب و کارها متمرکز است) باید بیاندیشیم که چگونه با یکپارچهسازی تمامی کانالهای انتقال پیام در دسترسمون مثل شبکههای اجتماعی، وبلاگ، بنرهای اینترنتی، ایمیل و وبسایت میتونیم:
- با مشتریان بالقوه و بالفعل خود ارتباط برقرار کنیم.
- برای هر دسته از مشتریان پیام مرتبط و دلخواهشون رو ارسال کنیم.
- کانال و شکل مناسب محتوای مرتبط با هر دسته از مشتریان رو انتخاب کنیم.
- مشتریان رو دنبال کنیم و در زمان مشخص نیازهای هر دسته رو برآورده کنیم.
- ارزشهای خود رو به مشتریان معرفی کنیم.
- به مشتریان بگیم که آنها دارایی اصلی ما هستند نه پول آنها.
البته باید بدانیم که استراتژی محتوا صرفاً به معنی دادن پیشنهادهای هوشمندانه و مجاب کردن مشتری به خرید نیست بلکه به معنی همراهی مخاطب از لحظه آشنایی با یک کسب و کار تا زمان تبدیل شدنش به مشتری راغب (Lead) است.
خصوصاً در دورهای که گوش و چشم مشتری پر از تبلیغات و شعارهای تبلیغاتی کلیشهایه، در پیش گرفتن راهی که مشتری رو به همراهی کنار یک برند یا کسب و کار ترغیب کنه امری ضروری به نظر میرسه. همانطور که ست گادین (Seth Godin)، از بزرگترین متفکرین بازاریابی جهان، میگه: «بازاریابی محتوا تنها راه باقیمانده برای بازاریابی است.»
الان میدونیم که استراتژی محتوا موضوعی ساده و قابل فهمه و غولی نیست که از ترس کنار بذاریمش یا برای مواجهه باهاش دنبال راههای عجیب و غریب باشیم و میتونه بهترین دوست ما برای پیشرفت شغلی و شخصی باشه. اما نکته مهم اینه که طراحی و پیادهسازی اون زمانبر و نیازمند تجربه و تخصص کافی برای طراحی سیستمهای یکپارچه است و اجرای اشتباه یا ناقصش میتونه صدمات زیادی رو به هویت و درآمدهای کسب و کار یا برند شخصیمون وارد کنه.
آیا به جمله «محتوا پادشاه است» ایمان آورده ای؟
اگر نه یه جای کارت ایراد داره، ما با بازاریابی محتوا فروشت رو چند برابر میکنیم